علی
دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۳ ق.ظ
علی-
عدالت علی را تاب بر نمی آورند
هنوز سال چهلم از هجرت است
شب نوزدهم ماه رمضان،شب قدر
اینبار شمشیر جهالت از آستین حماقت
بر فرق عدالت
دیگر نه از حسن و حسین و نه از محمد و مقداد کاری ساخته نیست
زینب امشب را چشم به راه خواهد ماند
در سکوت خفته نیمه شبان کوفه اینبار هیاهویی از جنس دیگر بر پاست
کودکان یتیم چشم به راه می مانند
از شب رو تنهای کوفه از آن مرد کوله به پشت خبری نیست
فردا و فرداها از علی خبری نخواهد بود
یتیمان دوباره یتیم تر شدند
جهالت وحماقت کار را تمام کرد
واین ندای علی است در مسجد کوفه
به خدای کعبه رستگار شدم
علی رستگار شد
وتاریخ بعد از شهادت علی آبستن حوادثی شد
تا نگذارند عدالت برقرار شود
زور و زر و تزویز برنامه کاخهای ظلم وستم شد
سیاه چالها و زندانها جایگاه مردان خدا ،
وآزادی رویایی برای جوامع بشری.
- ۹۴/۰۴/۱۵