آب
امروز با دیدن درختان خشکیده بادام وگردو عرقی سرد سراپا وجودم را فرا گرفت،امید روستائیانی که خشکیده بود. وکسی از کسانی که باید به فکر باشند به فکر نیست.
من روستایی نمی دانم وواقعا نمی دانم وضعیت آب بحرانی است. اما آیا مسولین نمی دانند که دیگر آبی نخواهد ماند برای سالهای آتی با این مدیریت آب و با این مرف بی رویه !
چرا هیچکس به فکر نیست ،در پارکها و مکانهای عمومی در گذر ها و اقامتگاههای بین راهی شیر آلاتی که نصب شده است همه و همه مشکل دارند و همه نشتی آب دارند وآب را
هدر می دهند .
انگار مسولین نشستهای زمین را در دشتهای کشور نمی بینند و خشک شدن قناتها و پایین رفتن سفره آب زیرزمینی را نمی بینند و نمی فهمند .
انگار مهم نیست که آبی در روستاها و شهرها یافت نشود و آبادیها خشک شود.
آنهایی که قلم به دست گرفته اند و انصاف را از یاد برده اند و هر روز تهمتهایی را نثار این وآن که نه قلمی دارند و نه اجازه حرف زدنی می کنند بهتر است به مشکلات مردم بپردازند
و برای مردم فکری بردارند .
که اگر آبی نباشد کشوری نخواهد بود .
.
- ۹۵/۰۶/۳۱