ازکویردل

کاغذپاره

ازکویردل

کاغذپاره

نوشته های شخصی

آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۶/۳۱
    آب
پیوندها

۲۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۳۰
تیر
۲۵
تیر

ل

خداوندا ... مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای آگاه و راضی کن!

تا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را برهم نریزد ...

 


دکتر شریعتی

۲۵
تیر
۲۵
تیر

وباز ماهی دیگر گذشت

روزهای عمر چون آب رفته بر جوی

آهسته وآرام

می گذرد

ماهی گذشت تا نخوردن ونیاشامیدن را تجربه کنیم

   به هنگامه افطار و سحری جبران تمام نخوردنهایمان را کردیم،

به خود نگفتیم روزهیعنی چه؟

فقط نخوردن ونیاشامیدن!

وهمین را نیز نفهمیدیم که در دنیای ما انسانها هستند کسانی وبسیار هستند

که واقعا ندارند نان آبی برای خوردن

   آنها سحر وافطاری نیز ندارند هروقت تکه نانی به کف آرند می خورند

وما غافل از همه گرسنگان شکم بارگی می کنیم

سفره های افطاری آنچنانی و....

چه بگویم روزه می گیریم وغیبت می کنیم

که انگار غیبت گناه نیست

روزه می گیریم و دروغ می گوییم

که دروغ عیب نیست

روزه می گیریم وتهمت می زنیم

روزه میگیریم و مردم آزاری می کنیم

روزه می گیریم ومهر ومحبت و دوست داشتن را فراموش می کنیم

به خود زحمت نخوردن ونیاشامیدن را می دهیم

اما اراده انسان بودن وانسان ماندن را نداریم

اراده غیبت نکردن وتهمت نزدن ودروغ نگفتن را نداریم

عید فطر در راه است

   وقت دوست داشتن و مهر ورزی است

عمرهایمان کوتاه هست

خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکنیم افسوس خواهیم خورد

افسوس لحظات باهم بودن

   و آنروز شاید برای همیشه در خانه ابدی آرام گرفته باشیم



۲۴
تیر

امیدم به اینست جهان را پر از صلح وآرامش ببینیم

  می توان دنیا را با گفت وگو به تفاهم نزدیک کرد

می توان هنوز امیدوار بود مردانی بلند همت برای صلح و آرامش تلاش کنند

می توان هنوز به گفت و گوی تمدنها امید داشت

می توان در دور نمای اینهمه جنگ و ویرانی امیدی به صلح و دوستی داشت

می توان ،هنوز هم می توان قافله رو به نابودی بشر را نجات داد

هستند مردانی بی ادعا

از تبار دلیران،

که برای بشریت دل می سوزانند و از خشونت و جنگ ودعوا متنفرند

هستند مردانی که هنوز بوی انسانیت می دهند

مردمانی که لبخندشان مهر است

نگاهشان عطوفت و حرفشان صلح

ایرانیان مردمانی مهماندوست ،صلحجو ومتمدن هستند

ودنیا باید باور کند

     که هنوز هم می توان جهان را نجات داد



۲۳
تیر


دیده ها کور شده اند،
گوشها کر!
فریادها انگار خاموش اند وزبانها درکام!


شاید همه چیز را بازی کودکانه ای می داند،
غیبت پدر را
نبودن برادر و خواهر را
تخریب خانه ها را
آوارگی و در ماندگی مادر را!
امال گرسنگی را ،تشنگی را
چگونه تاب خواهد آورد،
به زودی خواهد دانست که پدر دیگر بر نخواهد گشت
از برادر و خواهر خبری نیست
به زودی خواهد دانست باید کنار بیاید با دنیای پر ازنیرنگ وفریب انسانها
با دنیای بی مهر و وفای آدمها
او خواهد آموخت
در این دنیا
نیرنگ وریا جای انسانیت را گرفته است،


او خواهد دانست دیگر به هیچ کس اعتماد نباید کرد

او مرگ انسانیت را باور خواهد کرد

او تمام باورهایش را از انسانیت در
ترور و انفجار و خشونت

۱۶
تیر


غم زمانه خورم یا فراق یار کشم


                                      به طاقتی که ندارم کدام کشم

 

  علی

شمشیری که بوی جهالت می داد ،بلند می شوند ،در اوج حماقت فرو می آید ،تا بشکافد فرق سری که عدالت است ،بزرگی و شرافت است.

وعلی این بزرگمرد تاریخ بشریت امشب چه آسوده خاطر است ،علی سالهای سال است آرزوی مرگ کرده است وامشب در یک جمله می گوید :به خدای کعبه رستگار شدم.

     درد است!؟در اندک زمانی بعد از پیامبر برای تقرب به خدا شمشیر بر فرق علی کوفتن و به جنگ حسن وحسین رفتن .

علی از مردم زمانه  خسته بود از روزی که محمد بر بستر خوابیده بود و قلم خواست تا بنویسد که امتش بعد از او گمراه نشوند.استغفر الله گفتند:محمد یاوه می گوید از روزی که محمد بار سفر بست وعلی مشغول کفن ودفن محمد است و در سقیفه جمع شده اند تا امیر انتخاب کنند

از روزی که بر در سرای فاطمه وعلی آمده اند تا علی و یارانش را برای بیعت به مسجد ببرند و فاطمه سخت غمین است

علی از ۲۵ سال سکوتش ،درد می کشد علی از جمل وصفین دردها بر دل دارد وبه خاطر وحدت امت اسلامی سکوت می کند.

علی از این سالها به استخوان در گلو و خار در چشم یاد می کند .

    وامشب شب رستگاری علی است.

وهمه آنان که علی را خانه نشین کردند و خود موج سواری کردند و افسار حکومت اسلامی را به دست گرفتند نیک می دانستند که حق با علی است .

وامشب شبی سخت برای فرزندان علی است ،حسن وحسین،زینب،ام کلثوم ،عباس و.......

   اشک بر چشمانشان وبغضی بر گلویشان .

کوفه که علی خون دلها از مردمش خورده بود غرق در ماتم است ودیری نمی پاید که باز همین مردم دوباره با حسن وحسین  ساز بی وفایی  کوک می کنند.

الهی ما را از پیروان راستین علی قرار بده.

۱۶
تیر
۱۶
تیر
۱۵
تیر

خدایا در این شبهای عزیز
در آن هنگامه ای که  دست نیاز به درگاه عشقت بلند می شود
در هنگامه ای که دلی می شکند

اشکی به تمنای وصال می چکد

الهی در هنگامه بی کسی،  بی کسان، شکستگان و بی پناهان

خودت باش
بودنت خط قرمزی است بر تمام نداشته های انسان
خدایا دست نیاز همه نیازمندان به سویت دراز است
دستمان کوتاه است
کرمت زیاد
خواسته هایمان فراوان و
بذل و بخششت
بسیار
دراین شبها
دعا و نیایش اوج نیاز انسان به خدا
پس بندگانت را دریاب