ازکویردل

کاغذپاره

ازکویردل

کاغذپاره

نوشته های شخصی

آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۶/۳۱
    آب
پیوندها

۸ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۳
مهر

صبح که از خانه بیرون آمدم ،

کوچه و خیابان سیاه پوش شده بود،

بر بساط مغازه ها طبل و دهل و سنج و پارچه های سیاه،

محرم،

باز دسته های عزاداری ،زنجیر زنی و سینه زنی،نوحه خوانی،سفره هایی که پهن می شود،

خوب است ،به یاد حسین بودن بر حسین گریستن خوب است،

اما جای خالی اخلاق و رفتار حسین در زندگی امروزه ما پیداست

در جنجالهای سیاسی ،در رفتار های اجتماعی،در کنش های اخلاقی

پس حسین را نشناخته ایم وبر حسین اشک می ریزیم

وبه گفته حسین اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید

رفتار حسین با حر ریاحی باید سرمشقی باشد یرای همه انسانها

۲۰
مهر
ما همه انسانیم،
ما مسلمانیم،پیروان محمد وعلی،
شایسته نیست رفتارها و گفتارهای دور از ادب،داشته باشیم.
وآنان که لباس روحانیت به تن دارند شایسته است در رفتار و گفتار خویش سنجیده تر عمل نمایند،
آنها برای مردم محترمند و الگو،
اما وقتی رفتارهای گروهی خاص را می بینیم ،وقتی فریاد غلط کردید را می شنویم،
وقتی تهدید به اعدام و دفن کردن را می شنویم، چه باید گفت؟!
   ما به نمایندگان رای دادیم تا مشکلاتمان را حل کنند،تا قانونهایی تصویب کنندکه روز به روز بر اعتلای ایرانمان افزوده شود.
   تا با فرهنگ و ادبشان سر مشقی باشند برای ما مردمان کوچه و بازار.تا باور کنیم اینجا ایران -سرزمین تمدنهای کهن -سرزمین فرهنگ وهنر ،مهر و عشق وصفا و صمیمیت است.
پس آنگونه رفتار کنیم که شایسته یک ایرانی است.
۱۸
مهر

 احمد شاملو
سادگیم را... .
یکرنگیم را...
به پای حماقتم نگذار...
انتخاب کرده ام که ساده باشم و دیگران را دور نزنم...
وگرنه دروغ گفتن وبد بودن و آزار و فریب دیگران آسان ترین کار دنیاست...
بلد بودن نمیخواهد...

 دوره.
 دوره ى گرگهاست.....
مهربان که باشی. می پندارند دشمنی!
گرگ که باشی. خیالشان راحت می شود از خودشانى!
ما تاوان گرگ نبودنمان را می دهیم......

۱۲
مهر

ب

دلواپسم!
دلواپس اینکه نتوانیم به فرزندانمان بگوییم دروغ بداست،تهمت بد است ،افترا بد است!غیبت گناه است!
دلواپس اینکه آمار طلاق روز به روز افزون شود!دلواپسم جوانانمان در گیر اعتیاد و دود و سیگار و قلیان شوند!ودلواپسم کسی نپرسد و نگوید چرا؟!
دلواپسم در پاکدسترین دولتها خدایی ناکرده اختلاسی رخ داده باشد،دکلی گم شده باشد!دلواپسم که سالهای بعد دیگر آبی برای خوردن و کشاورزی کردن نمانده باشد!
اثری از دریاچه ارومیه نمانده باشد!طوفانهای شن سال به سال گسترده تر شوند!
دلواپسم امشب را سری گرسنه به بالین رفته باشد.
 دلواپس اینکه فاصله هامان روز به روز بیشتر وبیشتر شود،مهر ومحبت کمتر وکمتر شود،بزرگان و پیران و پدران و مادران فراموش شوند.
خون شهدایمان به بوته فراموشی سپرده شود.
نگرانم از فرهنگ وتمدن کهن ایران چیزی نمانده باشد،
نگران اینکه از اخلاق ومعرفت اسلامی برایمان جز نام نمانده باشد.

۰۶
مهر

 سالهای سال انتظار،تا چشمشان به حرم امن الهی روشن شود
 انتظار به سر آمد ،پای در سرزمین وحی الهی نهادند، رفتند و عده ای را
باز چشم به راه خود گذاشتند،فرزندانی که منتظر تا فردایی که پدران به آرزو رسیده، به وطن بر گردند، درب و دیوار گل آراستند و خیر مقدم گفتند.
 رمی جمرات ، سیل جمعیت ،همه یک دل ،آمده اند تا شیطان را از خود برانند ووحدت
مسلمین را فریاد کنند،
آمده اند تا در صحرای عرفات در صفا و مروه در طواف کعبه یکدلی رافریاد کنند ،وحدت را آرزو کنند
آمده اند تا فریاد کنند: بس کنید برادر کشی را ،دست بدارید از یمن و سوریه و عراق و ...
آمده اند تا بدعتها را محکوم کنند ترور و تروریسم را نیز هم.

آمده اند تا فریاد کنند اسیر دست شیطان نشوید.
اما افسوس و صد افسوس امروز آنها گرفتار بی تدبیری گروهی شده اند و پر وبال گشودند و به سوی خدای خویش رفتند ودر غم هجرانشان مسلمانان را در غمی بزرگ فرو بردند.
وافوس بمبها هنوز هم بر سر مردم می ریزد وخانه ها هنوزهم ویران می شود، مردان وزنان و کودکان ازترس شب را به بالین، آرامش ندارند و آوارگان مسلمان پشت مرزهای بیگانه آه حسرت سر می دهند و اشک وخون از چشمشان جاری است.
 و افسوس که حج نماد وحدت مسلمین اینگونه می شود وصدافسوس که مسلمین در آتش جهالت عده ای از خدا بی خبر گرفتار شده اند .

صبر است مرا چاره هجران تو لیکن
چون صبر توان کرد که مقدور نماندست

۰۱
مهر
۰۱
مهر

عید قربان


    آنروز ابراهیم ،پای در راهی نهاد،تا منیت خود را قربانی کند

اسماعیل را که عزیزتر از جان داشتش به قربانگاه می کشاند،

ابراهیم یک روز تبر بر دوش بتهای کعبه را می شکند

و امروز اسماعیل خویش را دست در دست و اشک بر چشم پیش می برد

ابراهیم سربلند از آزمایشی بزرگ

    وباز روزی حسین اسماعیل خویش را به قربانگاه می برد

کعبه را ترک می کند،

در هنگامه ای که ولوله جمعیت رو به سوی کعبه دارد

صفا و مروه،رمی جمرات،....

حسین مکه را -خانه امیدش را-زادگاه پدرش را ترک می کند؟

تا همگان از خود بپرسند حسین را چه می شود؟!

سوالی که در ورای تاریخ گم شد،

  بزرگتر از جفایی که بر حسین شد ،هدف حسین بود که گم شد

کسی دیگر نپرسید حسین چرا رفت؟!

حسین را چه می شود؟!

دردش چیست؟!

امروز بر حسینی اشک میریزیم که مظلومانه کشته شد

   و راه حسینی را که بر ظلم وستم  سکوت نکرد فراموش کرده ایم

۰۱
مهر

باید کاری کرد نگذاریم اشک بر گوشه چشم کودکان بماند نگذاریم بمبها خانه مردم را ویران کند ،نگذاریم ته مانده انسانیت از بین برود، نگذاریم مردان آزادی خواه پشت میله های زندان بمانند ،سالهای سال است که انسان برزمین فرمانروایی می کند،علم وصنعت و تکنولوژی پیشرفت کرد اما انسانیت پسرفت.انسانها سرد و بی روح شده اند و مردان وزنان، سنگی.
انگار دیگر مهم نیست مردان وزنان زیرآوار می مانند،انگار مهم نیست سر گرسنه بر زمین می گذارند،انگار مهم نیست،، نه اصلا خواب غفلت خواص را در ربوده است ،می کشند و می درند ،می برند.
انگار انسانها فراموش کرده اند فرزندان آدم و موسی و ابراهیم،عیسی و محمدند و فراموش کرده اند خدایی هم هست، انگار فراموش کرده اند خیلی زود زمان رفتن سر خواهد رسید.
 نمی دانند مفهوم" بنی آدم اعضای یکدیگرند"که بر سردر سازمان ملل حک شده است ، مگر کلام خدا را در قران محمد نخواندید«وَلَا تَعْتَدُوا اِنَّ‌ ٱللَّهَ لَایُحِبُّ ٱلْمُعْتَدِینْ؛ تعدی و تجاوز نکنید، زیرا خداوند ستم‌پیشگان و تجاوزگران را دوست ندارد.»
«یَا اَیُّهَا ٱلْنَاسُ اِنَا خَلَقْنَاکم مِن ذَّکرٍ وَ اُنْثَی وَ جَعَلْنَاکمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُواْ ای آدمیان! ما شما را از یک مرد و زن آفریده و تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛
 وعلی می فرماید: و لاتَکوننَّ علیهم سبعاً ضاریاَ تغتنم اکلهم (نامه - 53)
هم چون درنده‌ای مباش که خوردن و دریدن مردم را مغتنم شماری.
و در این زمانه ای که غافله بشریت رو به ورطه نابودی می تاز
د ایده "گفت و گوی تمدنها"بشارتی بود بر آنان که هنوز امید به نجات بشریت دارند هنوز امید به آزادی و کرامت انسانها دارند.