ازکویردل

کاغذپاره

ازکویردل

کاغذپاره

نوشته های شخصی

آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۶/۳۱
    آب
پیوندها

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۸
ارديبهشت

برای انسان بودن و انسان ماندن نیازی نیست شب را تا سحر بیدار ماندن،

برای انسان ماندن نیازی نیست طواف کعبه رفتن،

انسانیت یک قانون دارد و آن هم مهربانی است.

اگر نماز شب می خوانیم و با دیگران نامهربانیم ،انسانیت را گم کرده ایم،

اگر قران می خوانیم از حال  همسایه و دوست و آشنا بی خبریم انسانیت را گم کرده ایم.

 اگر طواف کعبه می رویم و از حال تهیدستان بی خبریم  راه را گم کرده ایم، واگر خرجی و نظری  عزاداران حسین را می دهیم و از نداری دختران و پسران دم بخت غافلیم انسانیت را فراموش کرده ایم.

    اگر نماز جماعت و جمعه و مسجد می رویم و مهربان بودن با دیگران را فراموش کرده ایم

دینمان که هیچ انسانیت را نیز وا نهاده ایم.

انسان بودن و انسان زیستن را می توان از مهر بانی آغاز کرد.

۲۸
ارديبهشت


     خدا یکی است.

وما انسانها یا خدا را قبول نداریم ،یا از نام خدا برای خود نقابی ساخته ایم تا در پناهش به نام او کارهایمان را توجیه کنیم.

  خداوند انسانها را در تمام ادیانش به مهر ورزی دعوت می کند،به عدالت ، دوستی ،آرامش ،صفا ،صمیمیت،مهربانی و انسانیت.

وما انسانها اگر خدایی را که از روح خود در کالبد خاکی ما دمید ،قبول داریم اینهمه بی عدالتی برای چیست؟! اینهمه خون وخونریزی برای چه؟!

با کدامین توجیه کمربندهای انفجاری به خود می بندیم و انسانهای بی گناه را پر پر کنیم.این چگونه بهشتی است که تاوان رسیدن به آن کشتن و آوره کردن بندگان بی گناه  خداست.

این چگونه انسانیتی است که گروهی باید آنگونه بتازند ودر کاخهای خود آسوده خاطر بمانند و عده ای برای نان شب محتاج و شب گرسنه ماندن را تحمل کنند.

این چگونه عدالتی است؟! عده ای میلیارد میلیارد از بیت المال می برند و عده ای آرزویشان یافتن کاری است تا روزی اشان را از آسمانها برسانند و در زمین حقشان را بخورند.

    نه ما خدا را قبول نداریم ،خدا خدا می کنیم اما خدا را قبول نداریم که اگر قبول داشتیم ،اینهمه تهمت نمی زدیم ،دروغ نمی گفتیم ،حق دیگران را نمی خوردیم ،که اگر خدا را قبول داشتیم

بندگان خدا برایمان محترم بودند ،کرامت انسانها ارزش داشت.

دنیا را مکان تاخت و تاز قدرت خویش قرار نمی دادیم.زور و زر وتزویر را سر لوحه کارهایمان قرار نمی دادیم.

   انسانها اگر به راستی خدا را قبول داشتند وضع جوامع بشری اینگونه نبود ،اینهمه ظلم وستم و بی عدالتی نبود.

.

 


۰۷
ارديبهشت


در سخنان علی(ع) بارها و بارها از بی ارزشی دنیا سخن به میان آمده است،ودر سخنان روزمره خود بارها و بارها گفته ایم و می گوییم :چه زود گذشت . آری این روایت زندگی ما انسانهاست که چند روزی را مهمان این دنیا هستیم.وچه شیرین به مزاقمان آمده است که حاضریم حق را ناحق کنیم برای چند صباح دنیا و آخرت خویش بفروشیم به دنیای دیگران.محمد حکومتی اسلامی تشکیل داد بر پایه مهر ورزی

عدالت ، حق و حقیقت و آزادی.در گفته هایمان انصاف را در نظر نداریم وهمیشه دنبال کسی می گردیم تا مقصر و گنه کارش جلوه دهیم و خود را بری از خطا و گناه جلوه دهیم.

سالهاست که مهر و تسبیح و قران هایمان وارداتی شده است ،چادرهای مشکی حجابمان از سرزمینهای دیگر می آید ،کافی است در خانه هایمان که چه عرض کنم در دستهایمان نگاه کنیم ،از گوشی و لوازم خانه و اسباب بازی کودکانمان  همه و همه ساخت کشور دوست و برادر کمونیستمان چین می باشد ،ما چگونه به کودکانمان خواهیم آموخت تولید را. سرم درد می گیرد وقتی به مغازه ای وارد می شوم و

فروشنده می گوید بادام چینی بدهم یا ایرانی و درختان بادامی را می بینم که در جای جای کشورم گرفتار بی آبی و آفت شده اند.سرم درد می گیرد وقتی می خواهم گوشت یا مرغ بگیرم و می گویند ایرانی بدهم یا برزیلی و جوانان کشورم را می بینم که از بی کاری در کوچه و بازار پرسه می زنند و اگر به قلیان و اعتیاد گرفتار نشوند چشم چرانی و هرزگی را گرفتار خواهند شد و باید پولهای گزافی را صرف پلیسهای نامحسسوس کنیم تا ما را به بهشت ببرند.سرزمینی به این وسعت با این همه منابع واینهمه بی کاری. آنهایی که امروز اسلام را در خطر می بینند با بستن یک قرار داد آنروز کجا بودند که برای شمردن صلواتمان ،صلواتشمار،قران و مهر و تسبیح و.....وارد کردند.ما اشتباه کردیم ،اگر امروز قانون را زیر پا می گذاریم،اگر از شیشه ماشین زباله به خیابان وبه طبیعت می ریزم اگر از خط عابر پیاده عبور

نمی کنیم،اگر حجاب برایمان جذابیتی ندارد ،اگر کتاب نمی خوانیم،اگردروغ می گوییم،تهمت می زنیم،اگر رحم و مروت از میانمان رخت بر بسته ،و اگر دوست داشتن دیگران ساده گی است ،اگر کلاه سر دیگران گذاشتن زیرکی است،بدانید وبدانید یک جایی را اشتباه رفته ایم.باید فرهنگمان ساخته شود تا کشورمان ساخته شود.