ازکویردل

کاغذپاره

ازکویردل

کاغذپاره

نوشته های شخصی

آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۶/۳۱
    آب
پیوندها

ترجمه خطبه 32 نهج البلاغه

يكشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۲۸ ق.ظ


ای مردم ما در زمانه ای پر عناد و بد کینه گرفتار شده ایم ; انسان نیکدل و پاکدامن را در این روزگار بد میشمرند ، وستمکاره در این عصر بر تند باد غرور و نخوتش میافزاید ; آنچه میدانیم سودمان نمی بخشد و آنچه را نمیدانیم نمیپرسیم و از بد بختی کوبنده ای که فرا میرسد بیم نداریم تا آنگاه که بر سرمان فرود آید. مردم بر چهار گروه اند :

یکی آنکه از پلید کاری در زمین باز نمی ایستد مگر هنگامیکه جانش ناتوان گردد و تیغش کند و دستش تهی. دیگری آنکه شمشیر را بر کشیده و آتش شرارتش را بر افروخته و سواره و پیاده اش را بسیج کرده; خود را فروخته و ایمانش را باخته است تا ثروت خلق را به غارت برد یا بر سر سپاهی فرمان راند و یا بر سر منبری بالا رود. چه بد سودایی است که دنیای پست را بهای خویشتن خویش بینی و آنرا در ازای آنچه نزد خدا داری بگیری.

دیگری با کار دین در طلب دنیاست و نه با کار دنیا در طلب دین ; آرامش و وقار به خود میدهد و قدمهایش را آهسته و نزدیک بهم برمیدارد ودامن ردایش را به پرهیزکاری فرا می چیند وخود را به درستکاری می آراید و پوشش خدا را پناه پلیدکاری و معصیت خدا میگیرد( در زیر خرقه توحید ، بت پنهان دارد و صراحی میکشد پنهان و مردم دفتر انگارند ).

و چهارمین ، کسی که از عجز خویش ، از دست یافتن به قدرت درمانده است و از بیچارگی خویش به بیچارگی خو کرده و به ضعف و فقر و ذلت زندگی خویش تن داده است ; آنگاه به نام قناعت خود را آرایش میدهد وبه جامه پارسایی خود را زینت می بخشد و در حالیکه : نه در خانه ، نه در بیرون ، نه در دل و نه در زندگی مرد این کار نیست .

در این روزگار تنها تک مردانی باقی مانده اند که یاد روز بازگشت چشمهایشان را فروبسته و حول محشر اشکهایشان را جاری کرده است. اینان از معرکه اجتماع رانده شده اند; بیمناک و بیکس ، لب دوخته وخاموش، دعوت کننده پاکدل ، سوگوارودردمند ; در عصر ارعاب و کشتار تقیه گمنامشان کرده وازیادهاشان برده و خواری و بیچارگی فراشان گرفته است . در دریای تلخی و شوربختی غوطه میخورند; دهانشان بسته و دلشان مجروح; پند دادند واز پا افتادند و در راه آگاهی و هدایت خلق کوشیدند وخسته ودل شکسته گشتند; شکست خوردندودرتوان کم شدند; کشته شدندوبازدرشمارکم شدند .

پس ای شما : اینچنین دنیایی باید درچشمتان ازتفاله درختی که دباغان ازآن رنگ گرفته اند وازریزه هایی که ازمقراض پشم چینان به خاک ریخته است حقیرترآید; پیش از آنکه نسل های آینده از سرنوشت شما عبرت گیرند ، شما ازروزگار پریشان پیشینیانتان عبرت گیرید. این زندگی پست و زبونی را که بدان چسبیده اید رها کنید و آزاد شوید که سخت بی بها و بد نهاد است ; که او دنیا پرستانی را که پیش از شما به او دل بسته بودند وبه او عشق میورزیدند رها کرد .

 


  • کویر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی